شب است و در به در کوچه های پر دردم / چه غریب و خسته به دنبال گمشده ام میگردم / اسیر ظلمتم ، ای ماه کجا مانده ای ؟ / من به اعتبار تو فانوس نیاورده ام .
یخ واسه اینکه آب رو خنک کنه خودش رو فدا میکنه ، آهای رفیق ، یخ روزگارتم !
در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند .
تو هیچ وقت خیاط خوبی نخواهی شد ! ببین باز هم دلم را تنگ کرده ای .
نظرات شما عزیزان: